آنقدر مات و مبهوت از عشقت محبوبم سر مستم
که از خود بی خود شده چون به آغوشت پیوستم
آنقدر مات و مبهوت از عشقت محبوبم سر مستم
که از خود بی خود شده چون به آغوشت پیوستم
(مرا به عمق های قلب پر مهرت می کشانی
سرودی تازه در وصف فرزند خود می خوانی) (۲)
اَبا من از آن تو هستم (۴)
***
(روح و جانم آرام است وقتی آوایت به گوش آید
سرودهای رضایت که بهر فرزندت می خوانی) (۲)
***
(مرا به عمق های قلب پر مهرت می کشانی
سرودی تازه در وصف فرزند خود می خوانی) (۲)
***
اَبا من از آن تو هستم (۲)
(تنها بهر خالق در ابتدا خلق شدم
تنها در آغوشش از بی قراری آزاد شدم) (۲)
اَبا من از آن تو هستم (۴)