به که پناه برم چون غمها در رسند به که پناه برم چون قلبم بشکند
از بهر این حال زارم اکنون پناهی می جویم
در پی شادی می گردم اما اندوه آید سویم
عیسی بخشد نجات با خون پر بها، شفا و آزادی ز هر درد و جفا
نزدش رو با ایمان دور ز شک و عصیان
او ترا پذیرد بخشد روح و توان (۲)
به که پناه برم چون در گناه افتم به که پناه برم چون روحم زجر کشد
عدل و بخشش از که جویم پاکی و نور در وجودم
قید گناه که بگسلد تا آرامش پدید شود
عیسی بخشد نجات با خون پر بها، شفا و آزادی ز هر درد و جفا
نزدش رو با ایمان دور ز شک و عصیان
او ترا پذیرد بخشد روح و توان (۲)
به که پناه برم چون طوفانها رسند به که پناه برم چون حزنم افزاید
کیست آن ناجی و شفیعم که داند ضعف درونم
کیست آن دوست ابدیم که بخشد وجد و شادیم
عیسی بخشد نجات با خون پر بها، شفا و آزادی ز هر درد و جفا
نزدش رو با ایمان دور ز شک و عصیان
او ترا پذیرد بخشد روح و توان (۲)