جلال بر نامت ای صیاد دلهای پریشان
تسلی بخش محرومان و هم یار ضعیفان
(۲)
جلال بر نامت ای خورشید تابان درخشان
تو ای آرامی دل
قوت جان ، نور ایمان
جلال بر نامت ای صیاد دلهای پریشان
تسلی بخش محرومان و هم یار ضعیفان
(۲)
جلال بر نامت ای خورشید تابان درخشان
تو ای آرامی دل
قوت جان ، نور ایمان
کدام عاشق صلیب عشق را بر دوش برداشت
حیات جاودانی بر تو
ستم بر خود روا داشت
کدام عاشق به راه عشق
فدیه نقد جان کرد
کجا جبران این
عشق عظیمش را توان کرد
ستایش بر خدایی
که جفا دید و وفا کرد
جهان را از گناهان
پاک و از غمها رها کرد
جلال بر نامت ای صیاد دلهای پریشان
تسلی بخش محرومان و هم یار ضعیفان
(۲)
جلال بر نامت ای خورشید تابان درخشان
تو ای آرامی دل
قوت جان ، نور ایمان
(۲)